بدون عنوان
سلام رها جونم چندوقته نیومدم و ننوشتم .وقت نشد نفسم ببخشید. و اما از خاطرات این چند وقت برات بگم.اول از همه جشن تولدت که تهران خونه مامان بزرگت گرفتیم و چون کسی به من چیزی نگفته بود و طبق معمول از قبل خودشون برنامه ریزی کرده بودن خیلی خوش نگذشت بهم و هیچی اون جوری که میخواستم نشد...من برات تو فکرکارت و تزیینات و لباس و ...بودم اما....در هرصورت جشن 2 سالگیت هم برگزار شد که عکساشو برات میزارم. عید رو رفتیم تهران و بعد از اون با مامابزرگ و بابابزرگت رفتیم شمال و برای اولین بار بعد از 5 سال فامیل های پدریت رو دیدیمو البته کلی متحیر شدیم!!!!!!!!!!!!!! بعد از اون برگشتیم کرمان و طبق معمول داشتیم به سختی زندگی میکردیم که نمیدونم چ...
نویسنده :
مامان رها
8:23